برندها برای دیده و شنیده شدن نیازمند هویتی منسجم در همهٔ کانالهای ارتباطی هستند. در سالهای اخیر، با رواج دستیارهای صوتی، پادکستها و ویدئوهای کوتاه، توجه به “صدا” و “موسیقی” برای ساخت هویت برند افزایش یافته است. سونیک برندینگ به معنای استفادهٔ استراتژیک از صدا، موسیقی و افکتها برای ایجاد تصویری قابل تشخیص از برند است. این مقاله روندهای آیندهٔ سونیک برندینگ را بررسی کرده و توضیح میدهد چرا برندها باید امروز به لوگوی صوتی و هویت شنیداری خود بیندیشند.
یک آژانس مشهور در حوزهٔ سونیک برندینگ، Sixtième Son، تعریف میکند که هویت صوتی مجموعهای از صداها و موسیقیهایی است که DNA صوتی برند را شکل میدهند و تمام نقاط تماس مانند تبلیغات، اپلیکیشن، وبسایت، خدمات مشتری و پادکست را دربرمیگیرد.
این هویت شامل امضای صوتی (سونیک لوگو)، موسیقی برند، جلوههای صوتی و طراحی صدای رابط کاربری است و باید مخصوص و منحصر به همان برند باشد.
به گفتهٔ گزارش Stephen Arnold Music، یکی از مهمترین روندها این است که برندها دیگر به یک لوگوی صوتی اکتفا نمیکنند؛ بلکه مجموعهای از داراییهای صوتی برای استفاده در تبلیغات تلویزیونی، ویدیوهای کوتاه، اپها و محیطهای دیجیتال تولید میکنند.
این “تهاجم” سبب میشود صدای برند در ذهن مخاطب حک شود و در نقاط تماس مختلف، هماهنگی شنیداری ایجاد شود.
با پیشرفت AI، برندها میتوانند صداها و موسیقیها را براساس ترجیحات هر کاربر شخصیسازی کنند. مثلاً سیستمهای پخش میتوانند بسته به زمان روز یا حال و هوای کاربر، نسخههای متفاوتی از موسیقی برند را پخش کنند.
رواج AR/VR و فضای متاورس، امکان ایجاد تجربههای صوتی سهبعدی و غوطهورانه را فراهم کرده است. صداهای فضایی که حرکت کاربر را دنبال میکنند و احساس حضور واقعی ایجاد میکنند، میتوانند بخشی از هویت صوتی برند باشند.
گزارش مذکور اشاره میکند که برندها در واکنش به اشباع بازار از صداهای مصنوعی، بهسمت صداهای واقعی، انسانمحور و بدون صیقل بیش از حد میروند.
این روند با افزایش علاقهٔ مردم به محتواهای واقعی و صادقانه هماهنگ است. استفاده از سازهای زنده یا ضبط محیطی میتواند به ایجاد ارتباط احساسی کمک کند.
پیشرفت ابزارهای تولید صدا و کاهش هزینهها موجب میشود کسبوکارهای کوچک نیز بتوانند هویت صوتی داشته باشند. اکنون نرمافزارهای مقرونبهصرفه و سرویسهای آنلاین اجازه میدهند هر برند، حتی استارتاپها، یک لوگوی صوتی طراحی کند
.
Sixtième Son تأکید میکند که صدا سرعت انتقال پیام را افزایش میدهد و به مراکز احساسی مغز سریعتر از تصاویر میرسد.
بنابراین استفادهٔ صحیح از صدا میتواند تأثیر عمیقتری بر مخاطب بگذارد. همچنین با افزایش تعامل در کانالهایی که تصویر کمتر حضور دارد (مانند دستیارهای صوتی یا تماسهای تلفنی)، صدا به تنها ابزار ارتباطی تبدیل میشود و هویت شنیداری اهمیت بیشتری پیدا میکند.
در همین راستا، تحقیقات Audio UX نشان میدهد که برندهایی که در سونیک برندینگ سرمایهگذاری میکنند، ۷۶٪ افزایش در قدرت برند و ۱۳۸٪ بهبود در برداشت مخاطبان از تبلیغات خود تجربه میکنند.
این آمار نشان میدهد که لوگوی صوتی چیزی فراتر از یک آژیر کوتاه است و میتواند ارزش تجاری ملموسی ایجاد کند.
Chase: با کمک کمپانی تبلیغاتی “MassiveMusic”، امضای صوتی سازگار با اپلیکیشنهای بانکی، خودپرداز و تبلیغات تلویزیونی ایجاد کرد که حس اعتماد و اطمینان القا میکند.
Dunkin’: لوگوی صوتی این برند ترکیبی از ضربآهنگ ریتمیک و سه نت ساده است که در تبلیغات رادیویی و تلویزیونی بهکار میرود و به سرعت در ذهن مخاطب ثبت میشود.
Nike + HYPERVSN: شرکت Nike با همکاری HYPERVSN از هولوگرامهای سهبعدی همراه با موسیقی اختصاصی استفاده کرد تا تجربهای چندحسی در فروشگاهها ایجاد کند.
سونیک برندینگ نهتنها توجه به صدا بلکه ایجاد یک اکوسیستم صوتی هماهنگ در تمام نقاط تماس با مشتری است. با توجه به روندهای شخصیسازی، غوطهوری و اصالت، برندها باید از امروز به تعریف DNA صوتی خود اقدام کنند تا در آیندهٔ نزدیک، در دنیای پر سر و صدای دیجیتال شنیده شوند.
عمده فعالیت من در زمینه کپیرایتینگ، مشاوره بازاریابی و تبلیغات، تدوین برندبوک، بیزنس پلن و مارکتینگ پلن و همچنین مشاوره و راهاندازی فروشگاههای اینترنتی است.
«سونیک برندینگ» یا طراحی اصوات برند شامل «سونیک لوگو» ( لوگوی صوتی یا جینگل)، طراحی صداها و افکتهای اختصاصی نرمافزار و اپلیکیشن و همچنین ساخت موسیقی برند از دیگر فعالیتهای من است.